توضیحات و دانلود در ادامه مطلب
به اصفهان رو قطعه‌ای از موسیقی ایرانی است در آواز اصفهان که خواننده آن تاج اصفهانی است و با نوازندگی تار جلیل شهناز، نی حسن کسائی، ویلون: جهانبخش پازوکی و تمبک جهانگیر بهشتی اجرا شده است. شعر آن از ملک‌الشعرا بهار، تصنیف از علی اکبر شهنازی و آهنگسازی از عبدالحسین برازنده می‌باشد.

در سال ۱۳۱۲ زمانی که محمدتقی بهار در اصفهان در تبعید به سر می‌برد، با علی اکبر شهنازی که به این شهر سفر کرده بود دیدار کرد. در این دیدار بهار گفت قصد دارد شعری در وصف "تبعیدگاهش" بسراید و شهنازی هم رنگی که قطعه موسیقی که تصنیف نموده بود را در اختیار او گذاشت و بهار هم بر روی همین قطعه شعری ساخت.
در دهه ۱۳۳۰ این قطعه توسط تاج اصفهانی اجرا شد. این قطعه در کنار چند قطعه دیگر و در قالب یک آلبوم در سال ۱۳۸۳ مجددا منتشر گردید.

سالار عقیلی نیز در سال ۱۳۹۱ این قطعه را با همراهی ارکستر اصفهان و با تنظیم آهنگ مرتضی شفیعی با تغییراتی در شعر بازخوانی کرد که به عنوان موسیقی تیتراژ پایانی سایه سلطان (مجموعه تلویزیونی) از آن استفاده شده است.



متن نسخه جدید:

به اصفهان رو که تا بنگری بهشت ثانی
به زنده رودش سلامی ز چشم ما رسانی

بنشین لب زنده رودش که یابی نشانی
از نغمه ای خفته در گوشه ی اصفهانی

به اصفهان رو که از عاشقی دارد نشانی
به زنده رودش سلامی ز سوی ما رسانی

نگینی بر انگشتر دنیا
عقیقی به بازار تماشا

برخیز و بیا باغ لاله را، تازه بین به چارباغش
عاشق تو کو، بی وفا بگیر از لب شیرین سراغش

خاک زرینت، شهر دیرینت، ملک مهرآیینت
باغ نسرینت، آب شیرینت، فصل فروردینت

برخیز و بیا باغ لاله را، تازه بین به چارباغش
عاشق تو کو، بی وفا بگیر از لب شیرین سراغش

فرش آیینه رو شهر جادو در تو پنهان، نقش جهان
طاق رنگین کمان، باغ مینو راحت جان قلب ایران

به اصفهان رو که تا بنگری بهشت ثانی
به زنده رودش سلامی ز سوی ما رسانی

خواننده: سالار عقیلی
تنظیم: مرتضی شفیعی

متن نسخه اصلی:
به اصفهان رو که تا بنگری بهشت ثانی
به زنده رودش سلامی ز چشم ما رسانی
ببر از وفا کنار جلفا به گل چهرگان سلام ما را
شهر پر شکوه قصر چلستون کن گذر به چارباغش
گر شد از کفت یار بی وفا کن کنار پل سراغش
بنشین در کریاس یاد شاه عباس بستان از دلبر می
بستان پی در پی می از دست وی تا کی تا بتوانی
ساعتی در جهان خرم بودن بی غم بودن بی غم بودن
با بتی دلستان همدم بودن محرم بودن با هم بودن
ای بت اصفهان زان شراب جلفا ساغری در ده ما را
ما غریبیم ای مه بر غریبان رحمی کن خدا را